اهمیت آموزش در مدیریت دیابت نوع1

شايع ترين بيماري غدد درون ريز دوران كودكي و نوجواني ديابت قندي نوع يك يا وابسته به انسولين مي باشد. شيوع ديابت نوع یک (Diabetes Mellitus) در بين كودكان در تمام نقاط دنيا رو به افزايش است كه علت اصلي آن معلوم نيست و تقريباً يك نفر از هر300 تا 500 كودك زير 18 سال را درگير مي سازد.

از سو ي ديگر ، هزينه هاي مستقيم (مراقبت هاي بهداشتي، دارو)، پايه و اساسي (سرمايه و تجهيزات ) و هزينه هاي غيرمستقيم ناشي از ناتواني و عوارض بيماري، مرگ زودرس، كاهش اشتغال و باروري نسل جوان آينده و هزينه هاي نامحسوس ناشي از رنج اشخاص مبتلا به ديابت دو تا سه برابر بيشتر از اشخاص سالم مي باشد.

يك كودك 9 ساله تحت آموزش دقيق تقريبا به تنهايي قادر به انجام آزمايشات و تزريق انسولين خواهد بود . در حالي كه در اوايل دوره نوجواني به دليل مقاومت طبيعي بدن به انسولين و نوسانات قندخون ، كنترل قندخون مشكل مي شود. از طرفي كودكان در اين دوره سني به دليل ترس از تفاوت با همسالان، استقلال طلبي، تمايل به جدايي از پدر و مادر و گرايش به همسالان ممكن است رژيم ديابتي خود را به طور دقیق ومناسب رعايت نكنند. بنابراين آموزش ديابت در كودكان و نوجوانان مبتلا به ديابت نوع 1 به دو صورت آموزش در گروه همسالان و در خانواده ضروري مي باشد. ارتقاي آگاهي و آموزش در رابطه با بيماري، آزمايش ها، رو ش هاي بررسي و درمان از جمله اهداف مهم پرستاري در مراقبت از اين كودكان مي باشد. از طريق آموزش ، استقلال كودك ديابتي پرورش مي يابد . وقتي كودك ياد مي گيرد كه مبتلا به ديابت است، مجموعه اي از مسؤوليت هاي جديد متناسب با سن و مرحله رشد و تكامل، بر عهده او گذاشته مي شود . كودك بايد ياد بگيرد كه مديريت ديابت به منظور جلوگيري از عوارض حاد و مزمن ناشي از ديابت مي باشد .

اهداف كليدي آموزش ديابت، تغيير رفتار افراد و ارتقاي خود مديريتي است، به عبارتي هدف از آموزش، افزايش دانش، مهارت ها و قابليت انعطاف بيماران است . آموزش ديابت شامل فراهم آوردن ابزار و حمايت هاي ضروري براي بيماران مي باشد تا آن ها مديريت بيماري شان را ياد بگيرند.مديريت ديابت سبب شده تا به آموزش به عنوان عنصري هزينه اثربخش در مديريت ديابت نگاه شود كه فرصتي را فراهم مي كند تا در كنار بسياري از پيامدهاي مثبت، با كمك به پيشگيري از بروز يا شدت عوارض و بيماري هاي همراه، از بار مالي ديابت بر بيمار، خانواده و سيستم هاي بهداشتي بكاهد . سنين 10 تا 14 سالگي يكي از دوران مهم و گاهي شروع ديابت در كودك مي باشد. همچنين كودك 9 ساله تحت آموزش و نظارت والدين قادر به رعايت رژيم درماني خود است .

از سوي ديگر، كودك ديابتي در اوايل دوره نوجواني با تغييرات هورموني و مقاومت طبيعي بدن به انسولين روبه رو است . از طرفي در اين دوره سني حس استقلال طلبي، گرايش به همسالان و مخالفت با والدين ممكن است موجب عدم رعايت دقيق رژيم ديابتي شود. لذا با تأكيد بيشتر بر آموزش رعايت رژيم درماني كودك در منزل، سلامت كودك مبتلا به ديابت را ارتقاء داده و نيز گامي هر چند كوچك در راستاي كاهش عوارض جدي، خطرناك و پرهزينه ناشي از آن بر دوش فرد، خانواده و اجتماع برداشت.

توجه!!!

بنابراين آموزش مدون و درگير نمودن كودك ديابتي در امر مراقبت و درمان سبب بهبود مديريت قندخون مي شود.

منبع:

بررسي تأثيرآموزش بر مديريت قند خون كودكان مبتلا به ديابت: نویسنده: فاطمه چراغی و همکاران، مجله آموزش پرستاري دوره 3 شماره 1 (پياپي 7) بهار 1393،11-1

نظرات