باورهاي مرتبط با عدم پذیرش انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دو

دیابت به عنوان یک بیماري مزمن، نیازمند مراقبت هاي درمانی متعدد با رویکردهاي کاهش خطر فراتر از کنترل صرف قند خون می باشد. انجمن دیابت آمریکا چهارده استاندارد مختلف براي کنترل بیماري دیابت مطرح نموده که از جمله این استانداردها (رویکردها)، می توان به اتخاذ رفتارهاي مراقبتی از قبیل آموزش، تغذیه صحیح، داشتن فعالیت فیزیکی، ترك دخانیات، کنترل قند خون، مداخلات دارویی و... اشاره کرد.

درمان و کنترل دیابت نوع دو به طور معمول با انجام مجموعه اي از رفتارهاي مراقبتی ذکر شده در بالا همراه با مصرف یک یا چند نوع داروي خوراکی کنترل کننده قند خون قابل دستیابی می باشد. بهترین نشان کنترل قند خون در این حالت کمتر بودن میزان هموگلوبین گلیکوزیله فرد بیمار از  (HbA1c) 7درصد می باشد. که اگر اتخاذ رویکردهاي مراقبتی گفته شده در خصوص کنترل قندخون بیمار دیابتی نوع دو محقق نگردید (HbA1C=7% )باید بر طبق نظر متخصصان و براساس دستورالعمل درمانی، اقدام به شروع مصرف انسولین براي کنترل دیابت در این گونه از بیماران نمود که چنانچه تزریق انسولین با مقدار مناسب و به صورت صحیح و منظم انجام گیرد، سطح قند خون بیمار کنترل گردیده  و شاهد کاهش بروز عوارض دیابت در اینگونه از بیماران هستیم.

در این میان بیمارانی هستند که تمایلی براي استفاده از انسولین نداشته و این مساله سبب بدتر شدن وضعیت بیماري و بروز زودرس عوارض آن در فرد می گردد  به طوريکه مطالعات مشاهده اي نیز وجود یک شکاف بزرگ در اجراي این نوع درمان و آنچه که در عمل انجام می گیرد را بیان می کند.

مطالعات مختلفی در ایران و جهان در رابطه با عوامل تاثیر گذار بر عدم پذیرش انسولین درمانی در بیماران دیابتی انجام پذیرفته، که از جمله این عوامل می توان به ترس از کاهش استقلال، به دنبال شروع BMI عارضه هیپوگلیسمی، بالا رفتن انسولین درمانی، ترس از دردناك بودن تزریق انسولین، ایجاد محدودیت در زندگی، وجود باورهاي منفی نسبت به انسولین درمانی، ناتوانی بیماران در استفاده درست از انسولین، شرایط سخت نگهداري از انسولین  و نیز مقاومت بیماران در برابر تغییر سبک زندگی اشاره نمود.

 مدل اعتقاد بهداشتی یکی از مدل هاي آموزشی است که رابطه بین اعتقادات بهداشتی و رفتار بهداشتی را نشان می دهد و تاکید فراوانی بر روي انگیزه افراد در انجام اعمال دارد. براساس مدل اعتقاد بهداشتی افراد براي انجام رفتار جدید ابتدا باید در برابر مسئله موجود (عدم انجام انسولین درمانی در این پژوهش) احساس خطر نمایند (حساسیت درك شده) و در مرحله بعدي جدي و خطرناك بودن مسئله را، در ابعاد مختلف جسمی و روانی براي خود درك کنند (شدت درك شده)، تا پس از گذر از این مراحل به مفید و سودمند بودن رفتار جدید پی ببرند (منافع درك شده) و مسائل بازدارنده از اقدام به رفتار جدید را (موانع درك شده) کم هزینه تر از فواید (منافع درك شده) آن بیابند که نتیجه نهایی این فرایند اقدام به رفتار جدید می باشد.

از دیگر مولفه هاي مهم این مدل رفتاري حضور عوامل و انگیزه هاي داخلی و خارجی است که می توانند به جهت انجام و یا ترك یک رفتار مرتبط با سلامت (راهنماي عمل) نقش مهمی ایفا نموده و باعث تسهیل و تشویق فرد به انجام رفتار جدید گردند. مفهوم خود کارآمدي نیز در این مدل به عنوان یک عامل تاثیر گذار فردي که می تواند اقدام به انجام یک رفتار جدید را باعث گردد نیز اهمیت شایان توجهی دارد .

بیماران دیابتی براي پذیرش انسولین درمانی با سطح بالایی از موانع و مشکلات روبرو هستند. همچنین این بیماران از سطح پایینی از خودکارآمدي برخوردار هستند. از مهم ترین این موانع می توان به ناتوانی در استفاده انسولین در ساعت مقرر و گرانی انسولین اشاره کرد،که این مهم لزوم ارائه برنامه هاي آموزشی عملی مناسب از سوي مراکز دیابت براي اینگونه بیماران و اعضاء مهم خانواده آنها ( همسر و فرزندان) می باشد. لذا تهیه و تدوین بسته هاي آموزشی مناسب در راستاي ارتقاء سطح آگاهی و خودکارآمدي و رفع موانع مرتبط با پذیرش انسولین در بیماران دیابتی ضروري است

منبع: سیروس کبودی و همکاران : باورهاي مرتبط با عدم پذیرش انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دو: ارزیابی بر پایه مدل اعتقاد بهداشتی.

. مجله دیابت و متابولیسم ایران.آذر-دي1394؛ دوره 15)شماره110-119( 2

نظرات