باورهای سمی

باورهای سمی

1.باور به اینکه قربانی هستید

شما قربانی نیستید . از سرزنش دیگران یا محیطی که در ان قرار دارید ،دست بردارید . همیشه دیگران و شرایط مسبب مشکلات شما نیستند ،حتی اگر اغازگر مشکلات شما باشند ،شما خودتان مسولید و می توانید تغییرات زیادی ایجاد کنید . زمانی که بپذیرید شما و فقط شما مسولید افسار سرنوشت خود را به دست میگیرید . تفکر قربانی بودن منجر به عدم پذیرش در زندگی  می شود ،در درونتان خشم زیادی به دیگران و شرایط می پروراند ،قدرت انتخاب و تصمیم گیری را از شما میگیرد . قربانی دیدن خود و دلسوزی کردن برای خویشتن پایان مسولیت  پذیری برای زندگی است .

 2.باور به اینکه  می توانید دیگران را تغییر دهید .

شما نمی توانید دیگران را تغییر دهید . شاید سال ها طول بکشد تا به این امر پی ببرید ،ولی باور کنید تنها کسی که می توانید تغییر دهیدخودتان هستید . اگر دیگران اماده ی تغییر نباشند یا نخواهند تغییر کنند ،تمام زحمات شما به هدر خواهد رفت . نگران دیگران نباشید ،شما نمی توانید و نباید دیگران را تغییر دهید . زمانی که  این فکر را رها کند و دیگران را همان گونه که هستند بپذیرید ،برای خودتان و انها ارامش بیشتری مهیا می کنید .

 3.باور به اینکه هر کاری و هر تغییری امکان پذیر است .

 بعضی چیزها را می توانید تغیییر دهید . در حقیقت چیزهای زیادی را می توانید تغییر دهید .مثلا می توانید وزن خود را کم کنید ،شغل بهتری پیدا کنید ،ادامه تحصیل بدهید ،روی روابط دوستانه ی خود کار کنید ،رابطه با همسر و خانواده خود را بهبود ببخشید ،اما بعضی چیزها را نمی توانید تغییر دهید . این بعضی چیزها همان هایی هستند که از حیطه ی اختیارات ما خارج اند .

 شما نمی توانید رییس خود را عوض کنید . نمی توانید این واقعیت را تغییر دهید که مجبور به پرداخت اجاره و قسط هستید ،ولی می توانید انچه نمی توانید تغییر دهید ،بپذیرید . غر زدن و میل به تغییراتی که در حد و اختیارات  شماست و قادر به تغییر ان هستید ،تغییر دهید و انچه در محدوده ی اختیارات شما نیست و قادر به تغییرنیستید،بپذیرید .

 4.باور به اینکه اگر من چنین و چنان بودم (جای فلانی بودم )،زندگی بهتری داشتم .

 اگر به زیبایی  ان دختر بودم شادتر بودم یا اگر به اندازه ی فلانی ثروتمند بودم ،حتما شادتر از این بودم . این افکار حقیقت ندارند . تنها به این سبب که شما فکر می کنید چون دیگران از شما زیباتر و یا ثروتمندترند پس حتما شادترند ،لزوما این گونه نیستند . شاید ان دختر زیبا در خانواده ای از هم گسیخته و نامهربان زندگی کند و با اوضاعی نابسامان رو به رو باشد . شاید ان فرد ثروتمند برای بدست اوردن این ثروت زمان زیادی را صرف کار می کند و هرگز فرصت ندارد ساعات پر کیفیتی در کنار خانواده بگذراند یا استراحت و تفریح کند . فقط از زاویه ی دید  خودتان به دیگران نگاه نکنید ،به قضاورت هایتان شک کنید . شاید زندگی شما هم برای بعضی ها حسرت برانگیز باشد .

 5.انتظار داشتن از دیگران و باور به اینکه دیگران باید مطابق  انتظار شما رفتار کنند .

 انتظار شادمان و رضایت را از بین می برد ،حتی اگر به دنظر موجه و منطقی برسد . مثلا شاید انتظار داشته باشید هم اتاقی شما کمی تمیز تر و مرتب تر باشد . صرف داشتن این انتظار به این معنا نیست که دیگری انتظار شما را براورده خواهد کرد . انتظارات شما از تجربه های شخصی شما و قواعدتان نشات می گیرد ،که لزوما اولویت دیگران نیست. متقابلا شما نیز دوست ندارد دیگران انتظاراتی از شما داشته باشند که به ان ها اعتقاد ندارید . بنابراین انتظارات خود را به دیگران تحمیل نکنید . اگر رفتار دیگران را دوست ندارید ،یا بپذیرید یا از کنارش بگذرید .

 6.باور به اینکه برای رسیدن به کمال و احساس شادی حتما به حضور فرد خاصی نیاز داریم .

 اگر در حال حاضر به شرایط مطلوب خود نرسیده اید و شاد نیستید داشتن یک فرد خاص و ارزشمد در زندگی لزوما شما را شاد نمی کند . به علاوه با این تصور و انتظار دیگران را تحت فشار می گذارید و گویی از انها می خواهید موجب تحول و شادمانی شما شوند . شما بایستی بتوانید شاد باشید چه با فردی خاص و چه بدون حضور دیگری . داشتن یک فرد ویژه در زندگی به ما کمک می کند احساس بهتری داشته باشیم ولی لزوما باعث شادی ما نمی شضود ،تنها خودمان می توانیم باعث خشنودی خود شویم .

 7.این باور که همیشه لازم است ثابت کنید درست می گویید و حق با شما ست

تعجب اور است که بعضی افراد دایما با دیگران می جنگند تا ثابت کنند حق به جانب انهاست . این کار چه امتیازی دارد ؟شاید نمی خواهنمد ضعیف ،نادان یا اسیب پذیر به نظر برسند . در حالی که اعتراف به اشتباه  بسیار منطقی تر و بالغانه تر از جنگیدن است . به علاوه ،افراد دیدگاه ها متفاوتی دارند که لزوما هیچکدام درست  یا غلط نیست ، پس همیشه حق به جانب نباشید دیگران هم برای خود عقایدی دارند .

 8.نگران بودن درباره ی اینکه دیگران درباره ی ما چه فکری می کنند .

 راستی چرا برخی افراد این قدر نگران قضاورت دیگران اند . نکته ی ظریف اینجاست که هیچ کس به اندازه ی خودتان درباره ی شما قضاورت نمی کند . مردم دغدغه ها و گرفتاری های خاص خود را دارند . و چه بسا مثل شما درگیر قضاورت درباره ی خودشان هستند و حتی ممکن است یک لحظه هم به شما فکر نکنند . بنابراین  تا زمانی که به حقو حقوق کسی خسارت وارد نکرده اید و اصول اخلاقی و انسانی را در روابط رعایت میکنید ،نگران افکار دیگران درباره خودتان نباشید . اگر هم  قضاوتی درکار بود مشکل ان هاست نه شما . شما که کار اشتباهی نکرده اید . به هر حال این افکار را نادیده بگیرید و رهایشان کنید .

 9:باور به اینکه نگرانی درباره اینده ،باعث پیشگیری از مشکلات احتمالی می شود

 نگرانی ان هم از نوع غیر سازنده ی ان هیچ وقت مفید نبوده و نیست . نگرانی در صورت سازنده  بودن و رسیدن به حل مسئله صحیح می تواند جلوی برخی مشکلات قابل پیش بینی را بگیرد ،ولی در مجموع ،این باور فرد را دچار اضطراب شدید می کند و بع تداوم نگرانی دامن می زند .

 10:باور به اینکه فقط و فقط یک راه حل درست و یک راه حل غلط وجود دارد .

 ما در جهانی زندگی می کنیم که همه چیز نشات گرفته از ادراکات ماست ،انچه فردی حقیقت می داند برای دیگری حقیقت نیست ،اگر چه برخی اصول اخلاقی تقریبا برای همه یکسان ،مشخص و واضح است ،ولی سایر موارد ناشی از ادراکات ماست و ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد . هر کسی از زاویه ی دید خود درست و غلط را معنا می کند . پس همیشه به راه حل های متعدد با زوایای دید متفاوت بیاندیشید .

 11.باور به اینکه پول خوشبختی می اورد .

ما در دنیایی زندگی می کنیم که با دارایی ها و دستاوردهایمان ارزش گذاری می شویم و شاید این باور غلط را در ما القا کند که ثروت ها از سایرین بهترند ،اما این تفکر صحیح نیست . اگر کمی به اطراف خود نگاه کنیم خواهیم  دید که ثروت ،رفاه می اورد ولی لزوما افراد را شاد و خوشبخت نمی کند .احساس شادکامی و خوشبختی تا حد بسیاری وابسته به دلایل درونی است و نه بیرونی .

 12:باور به اینکه گذشته ما ،اینده مارا رقم میزند .

اگر در خانواده ای فقیر به دنیا امده باشید یا اشتباهی در گذشته خویش داشته باشید ،بدین معنا نیست که اینده ی بدی در انتظارتان است . شما می توانید اینده ی بهتری برای خود بسازید . اگر به خاطر گذشته به خودتان برچسب شکست خورده یا بد شانس بزنید نگرش شکست خورده و بد شانس را با خود همراه می کنید و به این ناکامی ادامه می دهید ،همان گونه که می دانید ،شما ان چیزی می شوید که بدان باور دارید . پس افکارتان را عوض کنید ،زندگیتان عوض می شود .

  تمرین :شما معمولا از کدامیک از باورهای سمی استفاده می کنید ؟

 

 باورهای سمی دیگری که می توانید به این فهرست اضافه کنید ،کدام است ؟

 

این باور یا باورها چه مشکلاتی برای شما ایجاد کرده است ؟

 

به نظر شما  چه عاملی مانع تغییر این باورها می شود ؟

 

چنانچه شما نیز درگیر این باورها یا باورهای سمی دیگری هستید و نمی توانید به راحتی کنارشان بگذارید ،حتما از یک متخصص راهنمایی و کمک بگیرید .

 

منبع :نشریه :پیام مشاور ،شماره 148مهر ماه 1393 نشریه مشترک دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم و مرکز مشاوره دانشگاه تهران

 

نظرات