به راستی استرس چیست ؟
- استرس عبارت است از خصوصیات فرد ، منابع اجتماعی به همراه فشارهایی که به سازمان روانی فرد وارد می شود .به عبارت دیگر استرس ترکیبی از تقاضاهای محیط درونی و بیرونی و واکنش منحصر به فرد و شخصی ما به ان هاست .
- یک حالت از استرس زمانی به وجود می اید که تقاضاهای محیط درونی و بیرونی و توانایی های مقابله با ان نامتعادل شوند . یزمانی که تقاضاها در یک کفه ی ترازو سنگین تر شوند احتمال استرس بیش از حد بوجود می اید .
- شکل دیگر استرس می تواند استرس پایین باشد . کسالت ،بی کاری و توجه و محافظت بش از حد همگی استرس زا هستند .در اینجا نیز یک بی تعادلی وجود دارد .این مورد زمانی اتفاق می افتد که توانایی های ما از تقاضاهایی که دارد بر ما سنگین تر یا به عبارتی مهم تر باشد .
- بنابراین ما میتوانیم استرس بسیار کمی داشته باشیم.ما نیاز داریم که استرس ما را به فعالیت و چالش بیاندازد و به ما کمک کند تا حس موفقیت و مفید بودن پیدا کنیم . تا زمانی که استرس به علایم و نشانه های خاص منجر نشود می تواند برای ما خوب باشد .این موارد در ادامه توضیح داده می شوند .
- استرس بخشی از هر فرد می باشد.امکان ندارد فردی وجود داشته باشد که هیچ گاه در طول زندگی خود دچار استرس نشود . تنها افرادی که دچار استرس نمی شوند افراد مرده هستند . حتی در زمان خواب تقاضاهایی بر بدن ما وارد می شود تا خوب عمل کند .سیستم های تنفسی و دفاعی بدن را می توان به عنوان نمونه هایی از سیستم های پیوسته محرک و فعال مثال زد .
- ترفندی که علیه استرس باید به کار برد ،مدیریت و کنترل ان است .زمانی که بتوانیم حس کنترل تعادلی را بدست اوریم ،استرس منفی یا ناسازگار شروع به فروکش کردن می کند.
- بدن انسان به طور ظریفی برای مبارزه و کنار امدن با فوران های ناگهانی استرس طراحی شده است . این می تواند برای ما خوب باشد و تمرین و ممارست یک مورد قابل ذکر است .کار و تلاش سخت برای توسعه ی یک مهارت یا تکمیل یک کار مهم با مقدار مناسبی از غرور و خودپسندی سالم و یک حس موفقیت رضایتبخش ،به صورت متقابل ،تعادل می یابد .
- حالت و وضعیت طولانی مدت نا متعادلی در ترازو به هر سمتی که باشد می تواند به ما لطمه و اسیب وارد کند . هرگونه وقفه و یا کاهش در شدت ان ،می تواند به اضطراب شدید روحی و جسمی منجر شود .مغز و بدن ما با سیستم های زنجیره ای مرتبط به یکدیگر خود می توانند فشارهای وارده را برای مدتی طولانی تحمل کنند . اما اگر تقاضاهای وارده بیش از حد بزرگ باشد و یا برای مدت طولانی در شخصی ادامه یابد ، بدن و مغز شروع به نشان دادن علایم فرسودگی و خستگی می کنند .اگر این علایم مورد توجه قرار نگیرند یا مدیریت و کنترل نشوند ،در نهایت انسان در ضعیف ترین زنجیره ی ارتباطی خود متلاشی شده و در هم می شکند .
- برخی از سیستم های بدن که می توانند در هم شکسته و ضعیف شوند عبارتند از :سیستم های قلبی عروقی ،سیستم اسکلتی ،ماهیچه ای ،سیستم گوارشی ،سیستم عصبی ،سیستم پوست و تدافعی در برابر عفونت و الودگی سوابق ژنتیکی و شخصی ما به خوبی پیش بینی می کند که اولین سیستم تحلیل رونده کدام است .
بدون توجه به این که کدام سیستم در هم شکسته و تحلیل می روند ،یک نشانه معمول و مشترک وجود دارد ان احساس خستگی شدید یا کوفتگی است .
- برخی علایم هشدار دهنده ی اولیه برای پیگیری جوانب جسمی ،روحی ،و اجتماعی استرس وجود دارند . این علایم به ما می گویند که احتمالا شروع به از دست دادن کنترل در ترازو کرده ایم .
از نظر جسمی یک علامت هشدار دهنده افزایش در سرماخوردگی و عفونت مجاری تنفسی بالایی است . یکی از اولین خطوط دفاعی در مقابل عفونت سیستم تنفسی بزاقی است . عوامل و فاکتورهای ضد عفونی سیستم ،زمانی که بدن در حالت استرس همیشگی است ،مورد استفاده قرار می گیرد .پس از ان ما بیشتر مستعد عفونت های ویروسی و باکتریایی می شویم .
علایم روانشناسانه ی اولیه ی استرس تسکین نیافته عبارتند از : افزایش در عصبانیت و خشونت .
در این علت ما نسبت به چیزهایی که در حالت نرمال بسیار ساده تر با ان ها کنار می اییم و ان ها را کنترل می کنیم ، واکنش شدیدی نشان می دهیم .
اولین علامت هشدار دهنده ی اجتماعی کناره گیری از مردم ،کار و چیزهایی است که اغلب به ما احساس خرسندی می دهند . نتیجه ی نهایی استرس بیش از حد ، ان است که سلامتی خود را از دست می دهیم ،قادر به ادامه ی زندگی نیستیم و بهره وری و مفید بودن خود را از دست می دهیم .
- چگونه می توان ترازوی تعادل را بهتر کنترل کرد ؟
این حس پر اهمیت کنترل پس از ازمایش به منظور کشف و پی بردن به بهترین چیز برای خود به دست می اید . هیچ گونه قوانین سخت و سریعی در مورد ان چه که باید استفاده کنید وجود ندارد. اگر چه ، زمانی که متوجه پیام های هشدار دهنده ی طبیعی می شوند و حس اسرس در شما اغاز می شود ،شما باید هدفتان یک چیز ، یعنی ،تسکین و تخفیف روحی و جسمی باشد .
این امر با کاربرد یک یا تمام روش های کنترل و مدیریت استرس حاصل می شود :
تغییر :تغییر شرایط یا تقاضاهای خارجی که استرس ایجاد می کنند مثل :کاهش مسولیت ها یا بار کاری بیش از حد با کناره گیری دایم از محل های پر استرس و تغییر محیط بیشتر مفیدترین روش تغییر احساسات است .
اجتناب (دوری ): زمانی را که صرف مردم می کنید یا موقعیت هایی را که پر استرس هستند به حداقل برسانید . اجتناب و دوری کردن تا زمانی مطلوب است که مسئولیت هایتان را به انجام برسانید . اگر نمی توانید تغییر ایجاد کنید یا دوری و اجتناب را اختیار کنید (که اغلب بهترین گزینه ها هستند )پس ....
سازش (تطابق ): از راهکارهای محافظت شخصی که مقاومت روحی و جسمی شما در برابر استرس منفی را بهبود می بخشد استفاده کنید . به طور مثال در گیر شدن به طور منظم در فعالیت هایی که منجر به ارامش و گاهی استرس و برنامه ای مربوط می شود ،فراگیری روش های تفکر منطقی و واقع بینانه تر ،عمل کردن به صورت یک مدعی _نه گفتن و در خواست کردن و ارتباط دادن تغییرات به تقاضا ها ،تقویت عادت های نرمشی و خواب یا ایجاد قدرت مبارزه و توانایی کنار امدن با موقعیت موجود در خود .
منبع :کتاب استرس چرا ؟
تالیف :فرانک مک دونالد ،مترجمین امیر جهانیان نجف ابادی ،حدیث ایمانی
