تجارب بيماران مبتلا به ديابت نوع دو در استفاده از انسولين

مديريت و درمان صحيح بيماري ديابت از اهميت بسياري برخوردار است، چرا که عدم کنترل دقيق بيماري، ميزان پيدايش عوارض آن را (چشمي، کليوي، عصبي و عروق خوني) افزايش خواهد داد. بخش مهمي از فرايند کنترل و درمان بيماري، استفاده منظم بيماران از قرص هاي کاهنده ي قندخون و انسولين مي باشد. عوامل زيادي بر استفاده و تبعيت بيماران از رژيم هاي دارويي تجويز شده توسط پزشک تأثير مي گذارد. در واقع تبعيت از رژيم هاي دارويي، بخش مهمي از فرآيند مراقبت از بيماري ديابت محسوب مي شود و کارکنان نظام سلامت بايد در پي راهبردهايي جهت افزايش تبعيت بيماران از رژيم هاي دارويي خود باشند. انسولين درماني روشي تهاجمي ، بيماري محسوب مي شود، و اضطراب آور است که نيازمند تکرار روزانه بوده و گاهي به عنوان يک چالش و منبع استرس براي بيماران ديابتي و خانواده هاي آن ها مطرح مي شود. مطالعات نشان داده اند که بيماران ديابتي، تمايل زيادي براي تزريق انسولين ندارند. عواملي مانند ترس از تزريق، باورهاي منفي، ايجاد محدوديت، عدم آموزش و نداشتن توانايي لازم از جمله علل نبود گرايش براي مصرف انسولين در بين بيماران مي باشد.

در مطالعه دهداری و همکاران جهت بررسی تجارب بيماران مبتلا به ديابت نوع دو در استفاده از انسولين ، بر روی 22 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کنده به کلینیک غدد بیمارستان فیروزگر در سال  96، دو مضمون اصلي شامل عوامل فردي ) نگرش منفي به انسولين، عوامل هيجاني، دانش، ترس، اعتقاد در مورد اثربخشي بيشتر درمان هاي مکمل نسبت به تزريق انسولين و نداشتن مهارت کافي براي نگهداري و تزريق انسولين(  و عوامل محيطي )حمايت اجتماعي، قيمت و تأثيرگذارنده هاي موقعيتي ( به عنوان تجارب بيماران در زمينه ي استفاده از انسولين بدست آمد.

عوامل فردي :

دانش : مشارکت کنندگان بيان کردند که از مزيت هاي استفاده از انسولين و عوارض جانبي آن، آگاهي چنداني ندارند و همين امر مي تواند بر مصرف منظم و صحيح انسولين تأثير بگذارد. يکي از مشارکت کنندگان بيان کرد که : "اکثر بيماراي ديابتي چون اطلاعي از فوايد انسولين ندارند، به مصرف آن هم علاقه ندارند.

ترس : مشارکت کنندگان خصوصاً در شروع به مصرف و ادامه تزريق انسولين، ترس زيادي را تجربه کرده بودند. آنها بيان مي کردند که در مراحل اوليه حتي از اسم انسولين و سوزن و تزريق و فضاي تزريق هم مي ترسيدند. در مراحل بعدي نيز ترس از اين داشتند که مبادا تزريق آن را در سر وقت خودش فراموش کنند.

نگرش منفي راجع به انسولين : برخي از مشارکت کنندگان معتقد بودند که وقتي تزريق انسولين براي فردي شروع مي شود به اين معناست که بيماري او در حال پيشروي وسيع مي باشد و آخر عمرشان فرا رسيده است. آنها نياز به تزريق انسولين را به معناي عدم کنترل بيماري خود در حال حاضر و آينده مي دانستند.

عوامل هيجاني : مشارکت کنندگان به کرات بيان مي کردند که از تزريق انسولين خسته شده اند، از نگاه ترحم آميز اطرافيان متنفرند و تزريق انسولين بر تضعيف روحيه ي آنها بسيار مؤثر بوده است.

باور به اثربخشي بيشتر رژيم هاي مکمل به جاي تزريق انسولين : برخي از مشارکت کنندگان بيان مي کردند که به اعتقاد آن ها، داشتن رژيم غذايي مناسب، انجام ورزش و مصرف داروها و قرص هاي گياهي بهتر از انسولين مي تواند به کنترل سطح قندخون آنان منجر شود.

نداشتن مهارت کافي براي نگهداري و تزريق انسولين: برخي مشارکت کنندگان اظهار مي کردند که در کل تزريق انسولين توسط بيمار کار سختي است و اينکه فرد بخواهد به خودش آمپول بزند براي هر انساني مشکل است و مهارت کافي ندارند. ضمناً مشکل ديگر بيماران را شرايط سخت نگهداري و حمل انسولين در خارج از منزل مي دانستند. آنها بيان مي کردند که بيرون از منزل نمي دانند چگونه از انسولين نگهداري کنند.

عوامل محيطی :

قيمت : از ديدگاه مشارکت کنندگان ، قيمت انسولين نسبت به قرص خيلي زياد بود. ضمناً از آنجا که براي تزريق انسولين نياز مکرر به سنجش سطح قندخون بود، تهيه نوار تست قندخون از ملزومات بيماران بود که به گفته آنان از قيمت زيادي برخوردار است. بيماران نداشتن بيمه و درآمد کافي را يکي از دلايل عدم مصرف منظم انسولين توسط بيماران مي دانستند.

حمايت اجتماعي : اکثر مشارکت کنندگان به نقش حمايت هاي اجتماعي از طرف خانواده، پزشک و جامعه تأکيد مي کردند. آنان معتقد بودند که خانواده مي تواند در تزريق انسولين و يادآوري زمان مصرف آن به بيمار کمک کند. همچنين آن ها بيان مي کردند که انتظار دارند خانواده آنها را درک کنند و عکس العمل هاي منفي نسبت به تزريق انسولين از خود نشان ندهند و آن ها را به تزريق منظم و به موقع تشويق کنند. ضمناً از پزشک خود انتظار داشتند تا در مورد عوارض عدم استفاده به موقع از انسولين و کاهش ترس از انسولين به آنها کمک کند. آن ها انتظار داشتند که جامعه با افزايش پوشش بيمه و افزايش شمار تعداد مراکز، مؤسسات و سازمان هاي حمايتي مانند خيريه ها به آن ها در تهيه ارزان تر انسولين کمک کند.

تأثيرگذارنده هاي موقعيتي : اکثر مشارکت کنندگان بيان مي کردند که تنها زندگي کردن، مهماني رفتن، خارج از منزل بودن و مسافرت از جمله موقعيت هايي هستند که ممکن است مصرف منظم انسولين توسط آن ها را تحت تأثير قرار دهد.

 بنابراین با افزايش آگاهي ، دانش و مهارت بيماران راجع به انسولين و تزريق آن، ترس و نگرش هاي منفي را  می توان کاهش داد.

 

منبع:

 تجارب بيماران مبتلا به ديابت نوع دو در استفاده از انسولين. طاهره دهداري و همکاران. مجله ديابت و متابوليسم ايران. خرداد- تير 1397 ؛ دوره 17( شماره5 ) 241-233

نظرات