خودمراقبتی،خودکارآمدی در بیماری دیابت

از جمله اهداف درمانی مهم دربیماران دیابتی، کنترل متابولیک و ارزیابی مراقبتها و درمان در آنها است. هدف از درمان، پایین آوردن میزان قند خون به حد مطلوب و ارتقاي کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت است. در حال حاضر مدیریت قندخون در دیابت، به خاطر اینکه از عوارض حاد و طولانی مدت، پیشگیري می نماید، اهمیت فراوانی دارد. خودمدیریتی فرایندي فعال و عملی است که توسط بیمار هدایت می شود و شامل فعالیتهاي خاص به منظور دستیابی به اهداف مدیریت بیماري است. هدف از خودمدیریتی دیابت،کنترل قندخون، پیشگیري از عوارض حاد و مزمن و افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی است.خود مدیریتی بطور کلی روش مهمی براي حفظ و بهبودي رفتارها و وضعیت سلامت بیمار است.

نوجوانان مبتلا به دیابت در کنترل قند خون مشکل دارند.کنترل دیابت در طول دوره نوجوانی، یک چالش محسوب می شود . لذا سطح هموگلوبین گلیلوزیله (HbA1C (glycosylated hemoglobin آنها نسبت به بالغین علی رغم درمان مشابه، بالاتر و بیشتر است. این مسئله تا حدودي به خاطر افزایش مقاومت به انسولین در دوران بلوغ و نیز عدم پیروي از درمان می باشد.کنترل متابولیک و پیروي از رژیم درمانی در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع اول نسبت به کودکان قبل از مرحله ي بلوغ و نوجوانی نیز ضعیف تر است که می تواند مربوط به تغییرات جسمی، روحی، اجتماعی آنان در این دوره از زندگی باشد. در واقع نوجوانی سخت ترین مرحله براي کنترل و مدیریت دیابت نوع اول در مبتلایان به این بیماري می باشد. در نتیجه نوجوانان بیشتر دچار عوارض دیابت می شوند. بررسی ها نشان داده اند که 47-14 درصد نوجوانان دیابتی هیپوگلایسمی، 43-42 درصد رتینوپاتی و 5-2 درصد میکروآلبومینوري دارند. همچنین با وجود هزینه هایی که براي پیشگیري و کنترل دیابت صرف می شود، روز به روز بر تعداد افراد مبتلا به دیابت وعوارض آن افزوده می شود. به نظر می رسد که نقطه ضعف در خودمراقبتی(Self-care) این بیماران باشد.

 منظور از خودمراقبتی در دیابت، تزریق صحیح و به موقع انسولین، رعایت رژیم غذایی، فعالیتهاي جسمی مناسب، شناسایی نشانه هاي هیپرگلیسمی و افزایش کیفیت زندگی است.خودمراقبتی منجر به بهبود سلامت عمومی بیمار، شرکت فعالانه در روند مراقبت، ارتقاي کیفیت زندگی و در نهایت کاهش هزینه هاي درمانی می شود.

طبق بررسی هاي انجام شده عوامل مختلفی از قبیل خودکارآمدی (Self-efficacy)، آگاهی ، نگرش، اعتقادات فردي، هنجارهاي اجتماعی و اعتماد به نفس پیشگویی کننده هاي رفتارهاي خودمراقبتی در بیماران دیابتی محسوب می شوند و از این بین، خودکارآمدي مهم ترین عامل تعیین کننده رفتارهاي خودمراقبتی در بیماران دیابتی می باشد. این مفهوم اولین بار روانشناس آمریکایی (Albert andura) توسط آلبرت بندورا تحت عنوان تئوري شناختی - اجتماعی در سال 1977 مطرح شده است. براساس نظریه بندورا خودکارآمدي، اعتماد و اطمینان فرد به توانائی اش در انجام عملی خاص می باشد و پیش نیاز مهم تغییر رفتار است. خودکارآمدي در پیش بینی حوادث و خلق ابزار مناسب جهت کنترل آنها نقش اساسی ایفا می کند. به عبارتی دیگر، خودکارآمدي عامل پیش بینی کننده مهم در انجام رفتارهاي بهداشتی می باشد. در بیماري دیابت، خودکارآمدي، پایبندي به آزمایش قند خون، رژیم هاي غذایی، تزریق انسولین و ورزش را پیش بینی می نماید. در نوجوانان مبتلا به دیابت، خودکارآمدي یک تسهیل کننده مهم رفتارهاي خودمراقبتی محسوب می شود و اولین نیاز براي یادگیري رفتارهاي خود مراقبتی در دیابت مثل اندازه گیري میزان قند خون، تزریق انسولین در نوجوانان مبتلا به دیابت می باشد.

منبع:

ارتباط خودکارآمدي با خود مراقبتی در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک: آذررضاصفت بلسبنه و همکاران، پرستاري و مامایی جامع نگر، سال 24 ، شماره 72 ، تابستان93، صفحات24-18

تأثیر اجراي برنامه خودمدیریتی بر کنترل قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله در مبتلایان به دیابت نوع دو:شفیقه پوروردی و همکاران، پرستاري و مامایی جامع نگر، سال 25 ، شماره 78 ، زمستان94،صفحات28-19

نظرات