دام های فکری

  سه نوع دام فکری در کاهش احساس ارزشمندی ما نقش بارزتری دارند :

  • انتظارات زیاد و بیش از حد
  • مقایسه ی خود با دیگران
  • قانون مورفی

 

انتظارات زیاد و بیش از حد

تمامی ما تا حدی نسبت به خود واقعی یا توانمندی های پیدا و نهان خود و خود ارمانی یا فرد مطلوبی که همیشه خواستارش بودیم ،اگاهی داریم . وقتی به خودمان نگاه می کنیم ،ممکن است دریابیم که بین این دو هماهنگی وجود ندارد . وقتی بین این دو ناهماهنگی زیادی به وجود اید ،احساس ارزشمندی خود را زیر سوال می بریم . انتظارمان از خود باید مطابق و هماهنگ با توان  و امکاناتمان باشد . داشتن توقع و انتظارات غیر منطقی از خود یکی از عوامل مهم کاهش احساس ارزشمندی است .

مقایسه ی خود با دیگران

اغلب عادت داریم خود را با افراد خانواده ،دوستان و همکاران و حتی با افردی که هیچ قرابتی با هم نداریم (نه به لحاظ سن و سال ،و شرایط جسمی ،تحصیلی و .....)مقایسه کنیم . در اینجا اگر فکر کنیم بیم عملکرد و دستاورد ما کسانی که خود را با انها مقایسه می کنیم تفاوت فاحشی وجود دارد ،این فکر به ذهنمان می رسد که ادم موثری نیستیم و بهتر است کاری را شروع نکنیم . به این ترتیب احساس ارزشمندی کمتری می کنیم . ما چون دیگران را از بیرون می بینیم و خود را از درون ،همواره پستوی خانه ی خود را با اتاق پذیرایی و مهمان خانه ی دیگران مقایسه می کنیم ،بنابراین تفاوت زیادی بین خود و دیگران می یابیم ،اختلافی که در ان بیش تر اوقات پایین تر از دیگران قرار می گیریم . در حالی که دیگران نیز در مقایسه خود با ما همین برداشت را دارند که در زمینه هایی ما برتر از ان هاییم .

این  گونه قضاوت و داوری باعث می شود ما به یگانگی و منحصر به فردبودن هر فرد ،اساس اختلاف و تفاوت بین افراد است . ما با یکدیگر تفاوت داریم اما نسبت به یکدیگر مهم تر یا کهتر نیستیم . همه ی ما در زمینه یا قلمروهایی متوسط و در قلمروهایی پایین هستیم . ممکن است در قلمرویی که ما پایین هستیم ،دیگری عملکرد بهتری داشته باشد ،اما در قلمرویی که ماعملکرد خوبی داریم ،پایین تر باشد . منتهی ما همواره با نگاه شیبدار به موضوع نگاه می کنیم و خودرا کمتر و ناکارامدتر می بینیم .

افرادی که احساس ارزشمندی پایینی دارند ،عادت دارند خودرا مسبب رخدادهای ناخوشایند بدانند ،اما وقتی کارها بر وفق مراد است ،ان را به دیگران یا شرایطی که خارج از کنترل ان هاست ،نسبت می دهند . حال که با این گونه افکار ناکارامد اشنا شدید ،به افکار ناکارامدی که پیش از این نوشته بودید ،رجوع کنید .ایا در دام این افکار افتاده اید ؟ایا افکاری که مرتبط با احساس ارزشمندی ضعیف شماست ،در این سه گروه جای می گیرد ؟اگر این طور است ،ببینید چگونه می توانید این افکارناکارامد و ناسودمند را با افکار کاامد و سودمند جایگزین کنید ،یا با اگاهی از وجود ان ها ،اجازه ندهید خودرا به شما دیکته کنند . این شمایید که انتخاب می کنید به افکار اجازه دهید خود را به زندگی شما تحمیل کنند یا فقط اجازه دهید مثل پرنده ای ناخواسته در اسمان ذهنتان به پرواز در ایند و عبور کنند ،اگر ان ها را جدی نگیرید ،مثل کلاغ های بی صدا از اسمان منزلتان عبور می کنند .

قانون مورفی 

این قانون نگرشی بدبینانه و منفی را نسبت به جهان نشان می دهد . این قانون از تمرکز ما روی اتفاق های منفی و نادیده گرفتن رویدادهای مثبت ناشی می شود . این قانون از عجول بودن ما سرچشمه می گیرد .افراد با این طرز فکر اتفاقات منفی را به وجود خود نسبت می دهند . در واقع این قانون نگرش منفی و بدبنانه نسبت به جهان رانشان می دهد . شاید بتوان گفت قانون مورفی یکی از خرافه های فراگیر دنیا باشد که جوامع و فرهنگ های مختلفی به ان اعتقاد دارند .

برای جلوگیری از بروز چنین افکاری می توانید این قانون را به ازمایش علمی بگذارید . و اتفاقاتی که می افتد را یادداشت کرده و بررسی اماری انجام دهید خواهید دید که در بیشتر مواقع مغز ما اطلاعات لازم برای نتیجه گیری منفی  پیش بینی شده را به ما نمی دهد .

برای مطالعه بیشتر دام های فکری به منبع موجود در کتابخانه ی انجمن انجمن خیریه دیابت جنان مراجعه شود .     

 

 منبع :کتاب احساس ارزشمندی و راه های تقویت ان

نویسنده :دکتر علی صاحبی دکترای روانشناسی بالینی ،فوق دکترای اختلالات وسواس

نوبت چاپ چهارم ،1396

 

 

 

نظرات