موانع حمایتی و سازگاری زندگی با دیابت و عوامل موثر بر آن ها در بیماران دیابتی نوع 2 (قسمت دوم)

تطابق، یک رفتار مطلوب و خوشایند می باشد و به صورت رایج در مفاهیم رفتار در محیط استفاده می شود.در بیماری های طولانی مدت و مزمن جنبه های تطابق در سطوح فیزیکی و روانی به استرس مفهوم سازی می شود.پنج عملکرد عمده سازگاری در تطابق با بیماری شامل کم کردن مخاطرات شرایط محیطی و افزایش شانس بهبود،تحمل و تطابق با حوادث منفی و واقعیات،حفظ خودپنداری مثبت،حفظ تعادل عاطفی و ادامه روابط مناسب با دیگران می باشد.افراد دیابتی باید با موضوعات متعددی نظیر تشخیص بیماری،ادامه رژیم درمانی،کنترل و مدیریت بیماری،وابستگی به دیگران و تطابق با عوارض دیابت سازگاری حاصل نمایند.


سازگاری موفق با عواطف منفی،موجب ارتقای خودمدیریتی دیابت می شود و در نهایت کیفیت زندگی،کنترل متابولیک بهتر و ارتقای شاخص های بالینی بیماران می گردد.انتخاب رویکرد مناسب با عواطف ناشی از بیماری به درجات اختلالات موجود وابسته است و این رویکردها از کانال های متفاوتی قابل اجرا هستند.


استراتژی سازگاری به فرایندی اطلاق می شود که در طی آن افراد تلاش می کنند تا نیازهای استرس زای خود را اداره نمایند.اولین طبقه بندی سازگاری توسط Lazarus و Folkman تعیین و به دو نوع استراتژی سازگاری مشکل محور و سازگاری احساس محور تقسیم گردید.
1. استراتژی سازگاری مشکل محور،آن دسته از رفتارها و شناخت هایی را درگیر می کند که مشکلات ناشی از دیسترس را اداره می کند.
2. استراتژی سازگاری احساس محور، شامل تنظیم احساس و استرس مرتبط با عوامل استرس زا می باشد. به تازگی نوع دیگری از استراتژی سازگاری به طبقه بندی اضافه شده است و آن اجتناب از سازگاری می باشد.
3. استراتژی سازگاری اجتنابی، به دنبال شکلی از فرار از شرایط استرس زا و ناخوشایند است.


بطور معمول استراتژی های سازگاری وظیفه محور/فعال به نتایج مثبت بیماری مرتبط می شود و در مقابل، استراتژی های سازگاری احساسی/اجتناب در ارتباط با پیامدهای منفی هستند.
به کارگیری استراتژی های سازگاری، یکی از مهم ترین عواملی است که بر کنترل دیابت و سلامت کلی افراد تاثیر گذار است.استفاده از این استراتژی ها به منظور درک فرایند بیماری در افراد دیابتی حائز اهمیت می باشد.استراتژی سازگاری نقش مهمی در پیامد فیزیکی و روانی در زندگی افراد دیابتی به عهده دارد و عامل مهمی در پیش گویی کنندگی پیامدهای مرتبط با سلامت می باشد.

گروه های حمایتی بخش مهمی از فرایند ارتقای توانایی فرد در سازگاری با استرس محسوب می شود.حمایت اجتماعی به عنوان یک دیدگاه روانی به شبکه اجتماعی و منابع مادی در راستای توانایی فرد در سازگاری با دیابت تعریف می گردد.اندازه گیری حمایت اجتماعی از طریق ارزیابی منابع در دسترس، توسط دیگران انجام می شود و از منابع متعددی نظیر همسر،خانواده،دوستان،همسایگان،همکاران و مسئولان دریافت می گردد.


منبع:
فرشته مجلسی و همکاران: بررسی موانع حمایتی و سازگاری زندگی با دیابت و عوامل موثر بر آن ها در بیماران دیابتی نوع 2مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران،مجله تحقیقات نظام سلامت/سال هشتم/شمارهششم/بهمن و اسفند 1391

نظرات